عشقانه ها
سایت تفریحی فرهنگی مذهبی دانلود و...
نويسندگان
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان عشقانه ها و آدرس ela86.com لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





پيوندهای روزانه

 این داستان واقعی است....حتما بخوانید

در تاریخ ۲۰ مهرماه سال ۶۵ جوانی به نام امین ، نامه ای برای مجله ی زن روز می نویسد و داستان عجیب زندگی خود را بازگو می کند:

نامه ی اول:

پسری ۱۷ ساله هستم و در خانواده ای مرفه و ثروتمند زندگی می کنم. پدرو مادرم هر دو پزشک هستند و از صبح زود تا پاسی از شب را خارج از منزل سپری می کنند. انقدر مشغله ی کاری شان زیاد است که اصلا از خودشان نمی پرسند تنها فرزندشان ( من ) کجا هستم ؟ چکار می کنم ؟ با چه کسی رفت و امد دارم؟... تنها کاری که آنها برایم کردند این بود که برای رفع مشکل تنهایی ام در خانه ، دختر خاله ام ( که همسن خودم میباشد ) را به سرپرستی پذیرفتند ، تا تنهایی ام را پر کند. غافل از اینکه این آغاز مشکلات من بود. یکسال است که دختر خاله ام به خانه ی ما آمده و مدام با پوشیدن لباسهای نیمه برهنه و آرایش های هوس برانگیز و ترفندهای شیطانی ، از من تقاضای همبستر شدن با خود را می کند. اما به لطف خدا من تا به حال اسیر این هوسبازیهایش نشده ام و بر خلاف پدر و مادرم که می دانم مثل دختر خاله ام اهل هوسبازی هستند ، دامن خود را به گناه آلوده نکرده ام.

شما را به خدا کمکم کنید. چطور می توانم جواب حرفهای چرب و نرم دختر خاله ام را بدم؟ بارها او را نصیحت کرده ام ، اما گوشش بدهکار نیست. می دانم که اگر موضوع را با پدر و مادرم مطرح کنم ، انها نیز از دختر خاله ام حمایت می کنند. می دانم که زیبایی ام باعث می شود که دختر خاله ام هوس بیشتری به من پیدا کند. اگر موهای طلایی و چهره ی زیبا نداشتم شاید اینطور نمیشد.من نمی خواهم تسلیم شوم ، نمی خواهم گناه کنم. ای کاش زیبا نبودم ، ای کاش در خانواده ای فقیر زندگی می کردم و چهره ی زشتی داشتم تا چنین اتفاقی برایم نمی افتاد. کمکم کنید که او را هدایت کنم ، کمکم کنید به گناه نیفتم ...

با تشکر ، برادرتان امین ۲۰ مهرماه ۱۳۶۵ ساعت ۱۷:۳۰

نامه ی دوم:

امین در تاریخ ۱ دی ماه ۱۳۶۵ نامه ی دوم خود را به مجله ی زن روز ارسال می کند :

مسئولین مجله زن روز ، سلام! مدتهاست که منتظر جواب شما هستم ، اما هنوز نامه ای از شما دریافت نکرده ام. قضیه ی جالبی برایم اتفاق افتاده که خدمتتان بازگو می کنم:

حدود یک هفته بعد از اینکه برای شما نامه نوشتم و در مورد هوسبازی های دختر خاله ام توضیح دادم ، شبیدر خواب مردی سبز پوش را دیدم که به من گفت: امین جان! وقت ان رسیده که به دانشگاه اصلی بروی ، وقت را تلف نکن... تعبیر خواب را از روحانی مسجدمان پرسیدم و گفتند: دانشگاه اصلی همان جبهه است. الان که دارم این نامه را برایتان می نویسم عازم جبهه هستم. شاید لایق شهادت گردم و تا آمدن جوابتان به سوی معبودم پر کشیده باشم ، برای همین آدرس مدیر دبیرستانمان را میدهم که اگر جواب نامه ام را فرستادید و من در این دنیا نبودم ، به شما خبر شهادتم را بدهد. اگر هم که زنده بودم ، خودم جواب خواهم داد...

خداحافظ و التماس دعا

برادرتان امین ۱ دی ماه ۱۳۶۵

امین چهار روز بعد از نوشتن نامه ی دوم ، در عملیات کربلای چهار به شهادت رسید...



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





[ سه شنبه 22 اسفند 1391برچسب:, ] [ ] [ ali ]

.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید.امیدوارم لحظات خوبی را در این وبلاگ داشته باشید.
امکانات وب

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1167
بازدید دیروز : 949
بازدید هفته : 2232
بازدید ماه : 2116
بازدید کل : 282594
تعداد مطالب : 4364
تعداد نظرات : 1580
تعداد آنلاین : 1

فروش بک لینکطراحی سایتعکس